پس شما کل مطالب من را نخوانده اید. من ننوشته ام از طریق موج کنترل می کنند.
تروریستها و مافیا و سازمانهای جاسوسی و کلاهبرداران از روش ها و ابزارهایی استفاده می کنند که گزارشات مردم کم اهمیت جلوه کند تا بتوانند عملیات خصمانه را یا موردی یا مستمرا انجام دهند.
اگر شما کنجکاو نمیشوید باید سازمان شما واحدی از افراد کنجکاو داشته باشد.
ما فرضا در صف نان وایسادیم یک عمله بیسواد افغانی از سازنده اش چیزهای عجیب می گوید بعد ما از سر کنجکاوی آدم معمولی هستیم یک بار سازنده را تعقیب می کنیم بدون سوال کردن می بینیم فرضا پادگان می رود ادارات سپاه میرود.
اگر شما بودید از حرفهای احمقانه عمله فکر می کردید عمله دیوانه است و همه بساز بفروش ها چنین ابزار و اختیاراتی دارند.
ما که آدم معمولی دوره ندیده هستیم می گوییم چه بوده که یک عمله مسن این همه بسازبفروش مختلف را تجربه کرده با هیجان چیزی می گوید.
این بساز بفروش که پاسدار است ربطی به گزارشهایم ندارد بلکه یک مورد معمولی که اتفاقی آدم در مسیر فرصت تعقیب پیدا می کند است. چطور یک لباس شخصی پادگان راحت بدون نشان دادن کارت و اثر انگشت داخل می رود شده برج ساز؟ پاسدار ها همه اینکاره هستند؟ نه!
این نشان میدهد یک عمله افغانی که تعجب کرده بوده بیسواد هم که بوده مورد عجیبش ارزش اطلاع رسانی پاشته.
مثلا اگر من داعشی بودم یا مجاهد خلق بودم و شبیه القیافه آن مرد را پیدا می کردم سر ساختمان سازی اش او را گروگان و به خارج جهت تخلیه اطلاعات میفرستادم و بعد شبیه القیافه به همان بی امضباطی نظارتی داخل پادگان مذکور رفته فرضا همه پادگان را به رگبار و فرار می کرد و سبستم فکر می گرد آن پاسدار لباس شخصی مرتکب شده.
تروریستها و مافیا و سازمانهای جاسوسی و کلاهبرداران از روش ها و ابزارهایی استفاده می کنند که گزارشات مردم کم اهمیت جلوه کند تا بتوانند عملیات خصمانه را یا موردی یا مستمرا انجام دهند.
اگر شما کنجکاو نمیشوید باید سازمان شما واحدی از افراد کنجکاو داشته باشد.
ما فرضا در صف نان وایسادیم یک عمله بیسواد افغانی از سازنده اش چیزهای عجیب می گوید بعد ما از سر کنجکاوی آدم معمولی هستیم یک بار سازنده را تعقیب می کنیم بدون سوال کردن می بینیم فرضا پادگان می رود ادارات سپاه میرود.
اگر شما بودید از حرفهای احمقانه عمله فکر می کردید عمله دیوانه است و همه بساز بفروش ها چنین ابزار و اختیاراتی دارند.
ما که آدم معمولی دوره ندیده هستیم می گوییم چه بوده که یک عمله مسن این همه بسازبفروش مختلف را تجربه کرده با هیجان چیزی می گوید.
این بساز بفروش که پاسدار است ربطی به گزارشهایم ندارد بلکه یک مورد معمولی که اتفاقی آدم در مسیر فرصت تعقیب پیدا می کند است. چطور یک لباس شخصی پادگان راحت بدون نشان دادن کارت و اثر انگشت داخل می رود شده برج ساز؟ پاسدار ها همه اینکاره هستند؟ نه!
این نشان میدهد یک عمله افغانی که تعجب کرده بوده بیسواد هم که بوده مورد عجیبش ارزش اطلاع رسانی پاشته.
مثلا اگر من داعشی بودم یا مجاهد خلق بودم و شبیه القیافه آن مرد را پیدا می کردم سر ساختمان سازی اش او را گروگان و به خارج جهت تخلیه اطلاعات میفرستادم و بعد شبیه القیافه به همان بی امضباطی نظارتی داخل پادگان مذکور رفته فرضا همه پادگان را به رگبار و فرار می کرد و سبستم فکر می گرد آن پاسدار لباس شخصی مرتکب شده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر